امروز با نفرتِ ترسناکم مواجه شدم،

اولین و کهنه ترین کینه ی روحم رو لمس کردم،
بهش خوب نگاه کردم،
بالا و پائینش کردم،
دیدمش؛
بعد از مدت ها ندیدنش امروز خوب تر از همیشه دیدمش،
بدون اینکه بترسم حالت تهوع همیشگی سراغم بیاد، بدون اینکه نگران شب زنده داریُ خوابِ بد باشم!
آهنگایی که اونو یادم میاوردن رو گوش دادم،
خاطرات منفور رو با جزئیات مرور کردم،
خط خطی های رو چهرشو حذف کردم تا خوب درکش کنم،
چیزهای خوبُ بدشو باهم زیرُ رو کردم،
احساسِ بی اساسِ اولیه ی خودم رو پذیرفتم،
نقش عمیقِ حماقت خودم رو توی تشکیل این پشیمونی و نفرت پذیرفتم و خودم رو بخشیدم!

صدای دلچسب خدا رو دوباره بِ گوشم رسوندم،
صدایی کِ تو همه جای خاطراتم شنیده میشد،
حتی بی نور ترین نقطه ها.
صدایی کِ هنوزم هست و ضربان قلبم رو بِ آرامش دعوت میکنه!

امروز تمامِ نفرت و کینه، تمامِ حالِ بد، تمامِ زخم های کهنه ی عفونت کرده و تمام خستگی های روحیِ این دو سال را توی مشتم گرفتم، بخشیدم و تمامش را با یک دم بِ آسمانِ عدم فرستادم!

الهی الی من تکِلُنی غیرک؟

 

 

بعد التحریر:

من،

خالی از عاطفه وُ خشم،

خالی از خویشیُ غربت،

گیجُ مبهوت بینِ بودنُ نبودن!

 

ای دریغ از من.!

از جذابیت های بی انتهایش

برای بی یار ترین یاور

مرغی که از قفس پرید، من بودم!

رو ,بِ ,ی ,های ,تمامِ ,  ,خودم رو ,خالی از ,تمامِ حالِ ,کینه، تمامِ ,حالِ بد،

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

success98 موسسه مهندسین کامپیوتر سایت پرسشنامه وپرسشنامه های استاندارد تعمیرات تعمیرکار سرویسکار ماهر22586135 repair ifon commax pure-aqua فواید نماز خواندن از کودکی فروشگاه اینترنتی اویتاآرت تمرکز اصلی محیط زیست استان تهران در ری است فودروح