تو چقدر جذابی!

شیوه ات کلن غافلگیری است؛
کمترین چیزی هم از حافظه ی بی نهایتت پاک نمی شود،
یکبار میگویم،
گوشه ای یادداشت می کنی،
زمان می گذرد،
جوری کِ کمترین اثری از درخواستم در خاطر خودم نمی ماند،
بعد یک هو،
یک روزِ بی تفاوت کِ حواسم از همه جا پرت است،
یکدفعه صدای دینگ دینگ از در بلند می شود،
زمان گذشته است چنان کِ من دیگر واژه ی انتظار را هم فراموش کرده ام،
اما پشتِ در،
چیزی کِ از تو مدت ها پیش خواسته بودم را بِ زیبایی بسته بندی کرده ای،
رویش هم برگه ای چسبانده ای:
" گرم یاد آوری یا نه من از یادت نمی کاهم "

اول به مغزم فشار می آورم کِ این چیست و چرا اینجاست و از کجا آمده است.
بعد کِ می شناسمش چهره ام دیدنی می شود،
خون از تمام نقاط به زیر پوست صورتم می دود و فریاد می زنم " تو یادت بود، یادت بود "
چشم هایم برق می زند و در تمامِ فضای اطراف نورِ حضورِ تو را می بینم!
تمام جهانم می شود تو!

تو چقدر جذابی!

میدانم در آن لحظه می نشینی با یک لبخندِ حکیمانه و سرشار از مهربانی،
صندلی ات را می گذاری در عرش،
دستت را می زنی زیر چانه ات،
نگاه مهربانت را می اندازی روی شوق و ذوقِ بی انتهای من،

لحظه ای قبلن برایش زجه مویه کرده ام و تو صبورانه نگاهم کرده ای را می خواهی جبران کنی!

آخ کِ چقدر جذابی!

از جذابیت های بی انتهایش

برای بی یار ترین یاور

مرغی که از قفس پرید، من بودم!

تو ,کِ ,ای ,کرده ,بی ,یادت ,را می ,چقدر جذابی ,تو چقدر ,تمامِ فضای ,در تمامِ

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آرچی تاچ فعال در ساخت سازه های ترکیبی آپدیت نود 32 - لایسنس نود 32 - یوزرنیم و پسورد نود 32 – اندروید درمان بواسیر مشاوره و آموزش سئو و دیجیتال مارکتینگ در شیراز ایران مدرس شرکت فنی مهندسی و آموزشی پارس اطلاعاتی درباره درب ضد سرقت فروش و دانلود سوالات آیلتس تافل و ... به عشق ظهور به شرط بصیرت به امید شهادت のOOSIცBΕT